با سلام بر دوستان عزيز
در برخي وبلاگ ها مشاهده كردم كه روايات مربوط به شعيب بن صالح رو جعلي دونستند واسه همين خواستم تا روايات معتبر با اسناد رو همراه با منابع مطالعاتي بيشتر در اين پست قرار بدم....
روايات معتبر بسياري در مورد شعيب بن صالح در كتاب هاي معتبري اومده كه بنده با اسناد اين روايات رو ذكر مي كنم .. لازم به ذكر هست كه در كتاب سفياني و نشانه هاي ظهور .. سند روايات شعيب نوشته نشده و به نظر مي ياد برخي افراد به خاطر مسائل سياسي پيرامون و يا ....... مي خواند روايات شعيب رو هم كه در همون كتاب هاي معتبر اومده رو نادرست جلوه بدند... البته بنده فقط جهت اگاهي بيشتر شما دوستان عزيز منابع روايت ها در مورد شعيب رو عرض مي كنم حالا هركسي دلش خواست بره و اسناد اصلي رو پيدا كنه و بررسي بكنه.... پس براي مطالعه بيشتر در مورد روايات شعيب .. منابع زير رو خدمتتون معرفي مي كنم .. :
روايات از منابع معتبر در مورد شعيب بن صالح:
1-در روايات اسلامي آمده که، «شعيب بن صالح» يکي از پرچمداران لشکر حضرت مهدي (عج) در هنگام خروج خواهد بود.
وي مردي کوسه، گندم گون و متوسط القامتي است که دوستدار بني تميم مي باشد و با چهار هزار نفر که لباسهايشان سفيد و پرچمهايشان سياه است از شهر روي خروج مي کند. او مقدّمه ي خروج حضرت مهدي (عج) است. با کسي ملاقات نمي کند مگر اينکه او را خواهد کشت.
و در جاي ديگر آمده که وي از سرقند خروج خواهد کرد. («بحارالانوار»، ج 52، ص 213)
2- نويسنده كتاب «عصر ظهور» در اين رابطه مي نويسد، «اندكي پيش از ظهور حضرت مهدي(ع) در ميان ايرانيان شخصي با عنوان سيد خراساني ظاهر شده كه رهبري سياسي مردم را به عهده مي گيرد. شعيب بن صالح نيز رهبري نظامي(پرچمداري) را عهده دار مي شود. ايرانيان تحت رهبري اين روش، نقش مهمي را در حركت ظهور آن حضرت ايفا مي كنند. سيد خراساني و شعيب جنگ را در مرزهاي ايران، تركيه و عراق هدايت مي كنند و نيروهاي مستقر در شام، خود را به پيش رانده و در همان زمان، از دو جناح عراق و شام آماده پيشروي بزرگ به سوي فلسطين و قدس مي شوند».(علي كوراني، عصر زندگي، ص270)
3- اميرمومنان مي فرمايد: سفياني و صاحبان پرچم هاي سياه با يكديگر روبرو مي شوند(احتمالا سپاه سيد خراساني يا سيد هاشمي)؛ در حالي كه ميان آنان جواني از بني هاشم است كه در كف دست چپ او، خال سياهي است و در پيشاپيش لشكريان او، شخصي از قبيله بني تميم به نام شعيب بن صالح قرار دارد. (فتن ابن حماد، ص86).
4- در روايات از عمار ياسر نقل شده كه: شعيب بن صالح پرچمدار حضرت مهدي(ع) است.(ملاحم ابن طاووس، ص53)
5- در منابع اهل سنت آمده است: فرمانده لشكريان پيشرو حضرت مهدي(ع) مردي از قبيله بني تميم است كه محاسن كمي دارد و او را شعيب بن صالح نامند. (نورالابصار شبلنجي، ص138)
6- و نيز: از خراسان سپاهي حركت مي كند كه كمربند هاي سياه و پيراهن سفيد پوشيدهاند، جزو پيش قراولان سپاه، فرماندهاي است به نام شعيب بن صالح ... آنان سپاهيان سفياني را شكست داده، گريزان مي كنند و در بيت المقدس فرود مي آيند و زمينه ظهور حضرت مهدي(ع) را پايه ريزي مي كنند. (فتن ابن حماد، ص84 و عقد الدرر ص126).
7- كتاب عصر ظهور:
در برخى از روايات ، آمده است كه ظاهر شدن خراسانى و شعيب در اثناى جنگ ايرانيان بوقوع مى پيوندد، بگونه اى كه آنها با توجه به طولانى شدن نبردشان با دشمن ، خودشان سيد خراسانى را بعنوان سرپرستى امور اجتماعى و سياسى خود برمى گزينند گر چه وى از پذيرفتن اين منصب خرسند نيست ، اما آنها او را سرپرست خود قرار مى دهند، سپس سيد خراسانى ، شعيب بن صالح را به فرماندهى نيروهاى مسلح خويش برمى گزيند.
در تعدادى از روايات ، زمان آخرين مرحله زمينه سازى آنان كه متصل به ظهور حضرت مهدى عليه السلام است مشخص گرديده كه شش سال خواهد بود. اين برهه ، مرحله شعيب و خراسانى است ، از محمد بن حنيفه نقل شده است كه فرمود:
((درفشهاى سياهى از بنى عباس و پس از آن درفشهاى سياه ديگرى از خراسان خروج مى كنند كه حاملان آنها كلاه سياه و لباس سفيد بر تن دارند، پيشاپيش آنان مردى است كه وى را صالح بن شعيب يا شعيب بن صالح مى نامند او از قبيله بنى يمنم است آنان نيروهاى سفيانى را شكست داده و در بيت المقدس فرود مى آيند تا مقدمه حكومت حضرت مهدى عليه السلام را فراهم آورند، تعداد سيصد تن ديگر از شام به او مى پيوندد، فاصله خروج او تا تقديم زمام امور را به حضرت مهدى عليه السلام هفتاد و دو ماه ميباشد.)) (274)
بعلاوه روايت هفتاد و دو ماه اگر چه قابل قبول است . چون به طرق زيادى از محمدبن حنيفه نقل شده است و روايات ، گوياى اين است كه وى داراى نوشته اى از پدر بزرگوارش حضرت على عليه السلام بوده كه حضرت آن را از گفتار پيامبر صلى الله عليه و آله نوشته بود و در آن حوادث و پيش آمدهاى آينده بوده ، بلكه بنا بگفته برخى روايات ، در آن نوشته ، نام تمام فرمانروايان حاكم بر مسلمانان ، تا روز قيامت ذكر شده بوده و آنرا فرزندش ابوهاشم از وى به ارث برده و نام كسانى را كه از عباسيان حكومت خواهند كرد به اطلاع آنان رسانده است ....
اما با اين همه ، آنچه كه در مسئله خراسانى و شعيب بهتر بنظر مى رسد، رواياتى است كه مى گويد خروج خراسانى و شعيب همزمان خروج سفيانى و يمنى است ، چون اين روايات ، منتسب به امامان عليه السلام ميباشد و سندش محكمتر است ، بلكه در اين روايات احاديث صحيح (277) السندى نيز مانند روايت ابوبصير از امام باقر عليه السلام وجود دارد.
در هر صورت ، اين مرحله از حكومت زمينه سازان دولت حضرت ، چنانچه ما هم ترجيح داديم ، سال قبل از ظهور وى و يا احتمال اينكه شش سال باشد و در هر حال آخرين مرحله حكومت آنهاست ، اما آنچه مشكل بنظر مى رسد، شناخت مراحل ديگر دولت آنها قبل از آخرين مرحله آن است و اينكه فاصله بين آغاز حكومت آنان بواسطه مردى از قم بين خروج سيد خراسانى و شعيب چقدر است ؟...اين در حقيقت بخشى مفقود از سلسله روايات مربوط به ايرانيان است كه من در روايات نديدم چه اندازه بوده است ... آرى در برخى از روايات ، اشاره هايى در اين زمينه وجود دارد كه بعد از بيان مهم ترين روايات مربوط به حكومت آنان ، خواهد آمد.
273- بحار ج 52 ص 63.
274- نسخه خطى ابن حماد ص 84 و قريب به همين مضمون در ص 74.
275- بحار ج 52 ص 210.
276- بحار ج 52 ص 232.
277- روايت صحيح آنست كه تمام راويان آن ثقه و مورد اعتماد باشند.
278- بحار ج 52 ص 252 بنقل از اربعين حافظ ابونعيم .
8- كتاب : مائتان وخمسون علامة حتى ظهور الإمام المهدي (ع)
شعيب بن صالح التميمي في بلدة سمرقند(السوفياتية)كما في كتاب كفاية الموحدين للسيد إسماعيل النوري.
عن الإمام الباقر(ع):(التميمي الذي هو قلانس جيشه سود وثيابهم بيض يهزمون السفياني ويتقدمون إلى الغرب حتى ينزلوا بيت المقدس ويهيئون للمهدي سلطانه ويكون بين خروجه وبين أن يسلّم المهدي اثنان وسبعون شهراً).
عن النبي(ص):((تخرج رايات من المشرق يقودها رجل من تمتم يقال له شعيب بن صالح فيستنفذ ما في أيديهم من سبي أهل الكوفة ويقتلهم)).
وعنه(ص):((يلقي أهل بيتي بلاء حتى يبعث الله راية من المشرق سوادء من نصرها نصره الله ومن خذلها خذله الله حتى يأتوا رجلاً اسمه كأسمي فيولونه أمرهم فيؤيده الله بنصره))وقال:((إذا رأيتم ذلك فعليكم بالرجل التميمي فإنه يقبل من جهة المشرق وهو صاحب راية المهدي))وعنه(ص):((يا جعفر ألا أبشّرك؟ قال:بلى يا رسول الله،فقال إنّ الذي يدفعها إلى القائم هو من ذريّتك أتدري من هو؟قال:لا، قال:ذاك الذي وجهه كالدينار وأسنانه كالمنشار وسيفه كحريق النار.. )).
وتحركت عساكر خراسان وتبع شعيب بن صالح التميمي في بطن الطالقان وبويع السيد الموسوي وفي عبارة لسعيد السوس بخوزستان وعقدت الراية لقناة كردان،وعن الإمام الحسن(ع):(يخرج بالرّي رجل ربعه أسمر من آل تميم كوسج يقال له شعيب بن صالح في أربعة آلاف).
9- عن عمار بن ياسر: المهدي على لوائه شعيب بن صالح. - الشيعة والرجعة ج1- ص 211
وفي رواية أخرى: إن على مقدمة جيش المهدي رجلاً من تميم ضعيف اللحية يقال له شعيب بن صالح. - ابن حماد ص 86
وعن محمد بن الحنفية: ثم تخرج من خراسان رايات سود قلانسهم سود وثيابهم بيض، على مقدمتهم رجل يقال له شعيب بن صالح من تميم، يهزمون أصحاب السفياني، حتى تنزل ببيت المقدس توطئ للمهدي سلطانه.
أما مواصفاته بحسب الروايات كالتالي:
1- شاب أسمر.
2- خفيف اللحية.
3- نحيل.
4- قائد القوات.
5- صاحب بصيرة ويقين وتصميم لا يلين.
6- رجل حرب من الطراز الأول لا ترد له راية.
7- إنه من أهل الري (طهران).
نظرات شما عزیزان: